انتظار چشمان زیبای به اشک نشسته ات را کدامین ناجی پاسخ خواهد داد؟
و گونه های خشکیده از سرمای گلگونت را داغی کدامین لبها بوسه باران خواهد کرد؟
و غنچه سرخ لبان کوچکت برای خواندن کدامین یاریگر از هم گشوده است؟
و کدامین شانه نوازشگر گیسوان سیاه آشفته ات خواهد بود؟
کاش مرا یارای آن بود
تا نگاه نگرانت را آرامشی ژرف بخشم
و فدایی آفتابی هدیه ات کنم
افسوس از دل پر خواهش و دستان همه خالیم....
نوشته راوی
عکس از کورش جاویدی پارسیجانی بر گرفته از سایت عکاسان ایرانی